خواب من ...

غروب زندگی آمد بيا ای عشق افسونگر / كه‌خواب‌ مرگ‌ نزديك‌ است ‌و من‌ افسانه ‌می ‌خواهم

تجربه یا خوابتو همین زیر تعریف کن !!
کد امنیتی : captcha
خواب یا تجربه من:

به نام خالق یکتا. تجربه 11 فروردین ،آغازین روزهای سال 1395: خداوند همیشه همرامونه فقط گاهی ما فراموش میکنیم.چند شب پیش داشتم از جایی برمیگشتم بخشی از مسیر خلوت و تاریک بود اولش خوشحال و خندان داشتم راه میرفتم بعد ماشینی اومد و سرعتشو همگام با منی که پیاده بودم کرد یه ... ادامه

خواب یا تجربه من:

تجربه من: دیشب داشتم تو خیابون راه میرفتم صدای ماشینا میومد صدای آدما صداهای زیادی میومد به هر طرف نگاه میکردم ،هر کسی داشت راه خودشو میرفت ،راست،چپ،جلو.......و یکی هم با غرق شدن در افکار و خاطراتش به عقب میرفت.....خودمم به همه نگاه میکردم ولی در افکارم هم غوطه ور بودم ... ادامه

خواب یا تجربه من:

تجربه شخصی:امروز داشتم در خیابان راه میرفتم به درختان نگاه میکردم و با خودم میگفتم یعنی درختان هم تیرگی های گاه گاهی که در احساسهای ما آدما پدیدار میشه رو دارن؟بعد جواب، خودش اومد .مگه میشه تیرگی در احساسات درختان باشه وقتی همیشه سبز میشن و نوید تازگی سر میدن ،وقتی اکسی ... ادامه

خواب یا تجربه من:

تجربه من:یه روز صبح از خواب بیدار شدم .داشتیم صبحانه میخوردیم که با خودم گفتم بازم همه چی داره تکرار میشه صحبتهای دیروز رو دوباره دارم میشنوم که ندایی درونم گفت صحبتهایی که میشنوی تکراری نیستن ،تو تکراری شدی اگه چشمانتو باز کنی،اگه گوش کنی خیلی چیزا هست که تا حالا نشنید ... ادامه

خواب یا تجربه من:

تجربه من:شب بود در خیابان راه میرفتم ،به آدما و ماشینا نگاه میکردم و به کارهایی که باید انجام میدادم و انجام نداده بودم فکر میکردم رفته بودم در فضای ناسپاسی با خودم میگفتم نمیتونم کارهایی رو که باید انجام بدم رو نمیتونم انجام بدم، که سوار تاکسی شدم .کمی جلوتر مسافری سو ... ادامه

خواب یا تجربه من:

خواب من:دیشب خواب دیدم شب شده و من دارم کارهایی رو که در روز انجام دادم رو با خودم مرور میکنم ،در این مرور گاهی به کارهایی برخورد میکردم که فکر میکردم چند روز پیش انجامشون دادم وقتی بیدار شدم دیدم یه روز چقدر زیاده چقدر کار میشه تو یه روز انجام داد .چه فرصت باارزشیه این ... ادامه