خواب من ...

غروب زندگی آمد بيا ای عشق افسونگر / كه‌خواب‌ مرگ‌ نزديك‌ است ‌و من‌ افسانه ‌می ‌خواهم

تجربه یا خوابتو همین زیر تعریف کن !!
کد امنیتی : captcha
خواب یا تجربه من:

سلام به تمامي عزيزان در كافه كتاب رويا ميخوام از تجربه قشنگ و باور نكردني خودم بگم تقريبا دوسال پيش پسري رو در خوابم ديدم كه الان همسرم شده اصلا باور نكردنيه و عجيب كاش ميشد احساسمو به همه بگم اما نميشه. بهترين خوابي بود كه تو عمرم ديده بودم در واقع خدا سرنوشت منو نش ... ادامه

خواب یا تجربه من:

بهترين تجربه زندگيم تو سال 95 آشنا شدن با پسري بود كه الان همسرم شده و بي نهايت عاشقش هستم ... ادامه

خواب یا تجربه من:

سلام سلام سلام.....نمیدونم چی بگم خدایا نمیدونم چی میتونم بگم ....امشب که اومدم از تاکسی پیاده بشم راننده تاکسی بخاطر اینکه ماشین یهم نزنه خودشم در حالی که مسافران دیگه داخل ماشین بودن،پیاده شد و منو تا طرف دیگه خیابون همراهی کرد چون مسافتی کوتاه رو باید میپیمودم و اون ... ادامه

خواب یا تجربه من:

حدود یک یا دو هفته پیش بود که خواب دیدم مراسم تشییع جنازه خودمه،دیدم که جسمم زیر خاک بود و دوستان و آشنایان بالا سرم بودن،و روحم داشت میرفت .زمانی که روحم داشت میرفت زندگیم بهم نشون داده شد.و صحنه ای بهم نشون داده شد که برای رفتن دچار تردید شدم .صحنه ای بود که در رابطه ... ادامه

خواب یا تجربه من:

امروز صبح که از خواب بیدار شدم مسئله ای پیش اومد که اشکهام شروع به باریدن کردن اینروزا خیلی زود باریدن آغاز میکنن.امروز صبح هم اینگونه آغاز شد.خیلی نگران بودم که روزی که با اشک شروع بشه چه انجامی قراره داشته بشه.ولی بعد رفته رفته آرامشم بیشتر شد.حدود یکساعت بعد این بارش ... ادامه

خواب یا تجربه من:

در یکی از روزهای آخرین هفته تیرماه خیلی آشفته بودم و قبل اینکه از خونه بیام بیرون برگه سفید برداشتم و برای خداوند نوشتم.و ازش آغوش پر مهرشو درخواست کردم .دلم خیلی هوای یه آغوش کرده بود یه آغوش از جنس خدا.اونروز در حالی که فراموش کرده بودم چنین نامه ای به خداوند نوشتم در ... ادامه