خواب من ...

تجربه من: دیشب داشتم تو خیابون راه میرفتم صدای ماشینا میومد صدای آدما صداهای زیادی میومد به هر طرف نگاه میکردم ،هر کسی داشت راه خودشو میرفت ،راست،چپ،جلو.......و یکی هم با غرق شدن در افکار و خاطراتش به عقب میرفت.....خودمم به همه نگاه میکردم ولی در افکارم هم غوطه ور بودم صدای آدما و ماشینا یه طرف،صدای افکار درون ذهنم یه طرف دیگه،که یه دفعه نگاهم به آسمون افتاد ،یه دفعه همه چی در سکوت رفت ،چه آرامشی،چه سکوت زیبایی .وسط اونهمه شلوغی یه سکوت باشکوهی تمام وجودمو آروم کرد ،حس کردم چه زیباست آسمون بالای سرمون با همه ستاره ها و مهتاب زیباش آرامشی از جنس روح درونمون داره .وقتی به آسمون نگاه میکنیم آرامش روحمون بیدار میشه و میرقصه و آواز میخونه .آوازش پر از سکوت و زیباییه....خداوندا سپاس.یاحق.......